بسوی انبساط مفهومی از برنامه درسی اسلامی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار مطالعات برنامه درسی دانشگاه فردوسی مشهد

2 دانشجوی دکتری دانشگاه فردوسی مشهد

چکیده

"برنامه درسی اسلامی" یکی از مفاهیم و عرصه­های نوظهور در حوزه مطالعات برنامه درسی است که دستور کار خود را به اسلامی کردن برنامه درسی بر اساس جهان­بینی توحیدی اختصاص داده است. البته تاکنون مفهوم نظری روشن و قابل دفاعی از ماهیت برنامه درسی اسلامی و حدودوثغور آن عرضه نشده است. هدف این نوشتار، ارائه ایده و طرح نظری اولیه در باب برنامه درسی اسلامی و قلمرو آن است. برای نیل به این منظور، در این پژوهش محتوای آثار مطرح‌شده موجود در زمینه برنامه درسی اسلامی در سه مرحله توصیف، تحلیل و نقد شده است. در مرحله اول، بعد از شناسایی تک­تک آثار منتشرشده در این زمینه، منظور نویسنده از برنامه درسی اسلامی و این که نویسنده به دنبال اسلامی کردن چه بُعدیا ابعادی از ابعاد معرفتی برنامه درسی بوده است، بررسی شده است. در مرحله دوم، نوع تلاش مولف –نظریه­پردازی یا کاربست نظریه­های متعارف غربی- در این آثار تحلیل شده است و در مرحله سوم، این آثار از حیث محتوا و کیفیت مفهوم­پردازی نقد شده­اند. نتایج بررسی وضعیت موجود، حاکی از وجود دو جریان اصلی نسبت به برنامه درسی اسلامی است: گرانبار کردن محتوای برنامه­های­درسی از ارزش­های اسلامی مبتنی بر مبانی نظری دانش طراحی و تدوین برنامه درسی متعارف و موجود غربی، و برنامه درسی اسلامی به مثابه یک نظریه کلان فلسفی- ارزشی. با عنایت به ناکارآمدی، محدودنگری و غفلت از ابعاد مختلف معرفتی حوزه برنامه درسی اسلامی، پژوهش حاضر سعی دارد در قالب جریان سوم و به عنوان بدیل دو جریان قبلی، توجه صاحب‌نظران را به تولید دانش برنامه درسی اسلامی از طریق توسعه مباحث نظری در همه ابعاد معرفتی جلب کند. بی‌تردید مشارکت در گسترش دانش برنامه درسی اسلامی مستلزم روی­آوردن به نظریه­پردازی، به مثابه تنها شاهراه خلق دانش نو است.
 

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Toward a Conceptual Expansion of Islamic Curriculum

نویسندگان [English]

  • M AminKhandaghi 1
  • A Mahdavikhah 2
1 F.U
2 F. U
چکیده [English]

“Islamic Curriculum” is one of the newly-emerging concepts and areas in the curriculum studies. It mainly focuses on islamization of the curriculum based on the monotheistic worldview. However, no clear and defensible theoretical framework has been offered on the nature of Islamic curriculum and its boundaries. This paper aims to present an initial idea and framework for the Islamic curriculum and its boundaries. For this purpose, the content of existing works on Islamic curriculum was described, analyzed and criticized in the three stages. In the first stage, after identifying individual related works, the author's purpose of the Islamic curriculum and his/her intended dimension(s) for islamization of the knowledge dimensions of the curriculum were analyzed. In the second stage, the nature of author's activity –theorizing or applying current Western theories- were analyzed in the works. In the third stage, the works were criticized with regard to their content and conceptualization. Based on the current status, two main trends could be identified in this perspective: enriching Islamic curriculum with Islamic values, based on the theoretical framework of curricula design and development dominated in the West; and Islamic curriculum as a major philosophical-valued theory. Due to the insufficiency of these trends and their ignorance toward different knowledge dimensions of the Islamic curriculum, this study proposes a third alternative trend and seeks to call upon the specialists to consider the production of the Islamic curriculum knowledge by expanding theoretical discussions in all its related dimensions. Undoubtedly participation in the production of appropriate Islamic curriculum knowledge needs some so-called theorizing, as the only way of creating new knowledge.
 

کلیدواژه‌ها [English]

  • Islamization of knowledge
  • theory
  • theorizing
  • Curriculum
  • curriculum studies
  • Islamic Curriculum
اسدیان، سیروس (1390). بنیادها و راهکارهای اسلامی کردن برنامه درسی رشته برنامه‌ریزی درسی در ایران و ارائه مدلی جهت آن، رساله دکتری، تهران: دانشگاه علامه طباطبایی.
امیری، الهام (1392). تبیین و سنجش جهت‌گیری اسلامی برنامه درسی معلمان و دست‌اندرکاران نظام برنامه‌ریزی درسی ایران. پایان نامه کارشناسی ارشد (به راهنمایی دکتر امین خندقی). مشهد: دانشگاه فردوسی مشهد.
امین خندقی، مقصود (1389). تحلیلی بر میزان اهمیت و به‌کارگیری دستاوردهای علمی حوزه برنامه درسی در نظام‌های آموزشی شرکت‌های صنعتی: فرصت‌ها و تهدیدها. فصلنامه مطالعات برنامه درسی ایران. سال پنجم، شماره ی 19:  139-169.
امین خندقی، مقصود (1393). نسبت میان حدود و ثغور تعلیم و تربیت اسلامی با پژوهش­های عملی و نظری. سخنرانی ارائه شده در جامعةالمصطفی العالمیه مشهد.
باقری نوع­پرست، خسرو (1389). در آمدی بر فلسفه تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران (جلد 2). تهران: انتشارات علمی فرهنگی.
باقری نوع­پرست، خسرو (1390). هویت علم دینی. تهران: انتشارات وزارت ارشاد.
خسرو پناه، عبدالحسین و پارسانیا، حمید (1392). تولید و تکوین علوم انسانی اسلامی. تهران: موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران.
 خسرو پناه، عبدالحسین (1394). علوم انسانی؛ چیستی، ساحت‌ها و فرایندهای تحول در آن. فصلنامه تحقیات بنیادین علوم انسانی. سال اول، شماره 1: 7-35.
الزرقاء، محمد أنس (1990). اسلامی کردن علم اقتصاد: مفهوم و روش. ترجمه منصور زراء نژاد. فصلنامه اقتصاد اسلامی. سال چهارم، شماره ی 14-15.
شریعتمداری،علی (1389). تربیت اسلامی. تهران: انتشارات امیر کبیر.
شریفیان، فریدون و مهرمحمدی، محمود (1393). تبیین قابلیت‌های دیسیپلینی برنامه درسی و تعیین جایگاه آن در طبقه‌بندی دیسیپلین‌های علمی. دوفصلنامه نظریه و عمل در برنامه درسی. سال چهارم، شماره ی2: 184-161.
شفیع­پور مطلق، فرهاد و تدین، مریم  (1392). بررسی ابعاد پداکوژیکی اسلامی کردن برنامه های درسی دانشگاهی در حوزه علوم انسانی. پژوهش در برنامه­ریزی درسی، 10 (2)، 33-45.
عبدالعلی زاده فرد، آزاده  (1392).  تحلیل و ارزیابی عناصر چهارگانه و رویکرد کلان حاکم برسند برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران بر اساس نظر متخصصان. پایان‌نامه کارشناسی ارشد رشته برنامه ریزی درسی (به راهنمایی دکتر امین خندقی). دانشگاه فردوسی مشهد: دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی.
علم الهدی، جمیله (1381). تبیین تعلیم و تربیت اسلامی و دلالت های آن بر برنامه درسی. رساله دکتری، تهران: دانشگاه تربیت مدرس.
علم الهدی، جمیله (1384). مبانی تربیت اسلامی و برنامه‌ریزی درسی. تهران: دانشگاه امام صادق(ع).
فتحی واجارگاه، کوروش و مهرمحمدی، محمود (1387). حدود و ثغور برنامه درسی و آموزش. مدرس علوم انسانی، شماره 3: 53-72.
قادری، مصطفی (1392). تحلیل تاریخی معانی و مقاصد نومفهوم گرایی در رشته مطالعات برنامه درسی. دوفصلنامه نظریه و عمل در برنامه درسی. سال اول، شماره ی1: 49-72.
گلشنی، مهدی (1385). از علم سکولار تا علمی دینی. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
مصباح یزدی، محمد تقی (1391). اسلامی کردن علوم به چه معناست؟ سلسله جلسات آیت‌الله مصباح یزدی در باب «علم دینی». 185709/156http://snn.ir/detail/News/ .
ملکی، حسن (1385). دیدگاه برنامه درسی فطری- معنوی «مبتنی بر فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی». کنگره ملی علوم انسانی. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
موحدی محصل طوس، مرضیه (1393). رویکرد اسلامی به ارزشیابی از تربیت دینی و استنباط دلالت‌های آن برای نظام تربیت رسمی عمومی. رساله دکتری، تهران: دانشگاه تربیت مدرس.
مهرمحمدی، محمود و همکاران (1390). برنامه درسی: نظرگاه‌ها، رویکردها و چشم ا ندازها. (ویراست دوم): نشر سمت و آستان قدس رضوی.
میرزا محمدی، محمد حسن (1392). بررسی نظریه شناخت فارابی و دلالت‌های آن در تعلیم و تربیت (با تاکید بر برنامه درسی). دو فصلنامه علمی پژوهشی تربیت اسلامی. سال هشتم، شماره ی 16: 163-183.
نامخواه، مرضیه (1390). بررسی و تحلیل میزان شمول برنامه درسی تحصیلات تکمیلی رشته برنامه درسی بر اساس ابعاد معرفتی حوزه برنامه درسی. پایان نامه کارشناسی ارشد(به راهنمایی دکتر امین خندقی). مشهد: دانشگاه فردوسی مشهد.
 
Adebayo, R.I. (2005). Islamization of the Curriculum: An Agenda for Model Islamic Nursery Schools in Nigeria. Muslim Education Quarterly, Cambridge, UK. Published by the Islamic Academy, vol. 22, Nos. 3 & 4.  4 – 17.
Al – faruqi, I.R. (1982). Islamization of Knowledge: General Principles and Work Plan. Washington, D. C: International Institute of Islamic Thought, 1402 H.
Al-Faruqi, I. R and Abusulayman, A. H. (1989). Islamization of Knowledge: General Principles and Work plan. IIIT, Herndon.
Amin, Ruzita M. Abdullah Yusof, S. and Aslam Haneef, M. (2001). The Effectiveness of an Integrated Curriculum: The Case of the International Islamic University Malaysia. 8th International Conference on Islamic Economics and Finance. Qatar Foundation.
Behar, Linda S. (1994). "An empirical analysis of curriculum domain: implications for program development and evaluation, Peabody Journal of Education. 69 (4): 100 - 112.
Dangor, S. (2005). Islamization of Disciplines: Towards an indigenous educational system. Educational Philosophy and Theory, 37(4), 519-531.
Dzilo, H. (2012). The concept of ‘Islamization of knowledge’and its philosophical implications. Islam and Christian–Muslim Relations, 23(3), 247-256.
Eisner, E. (1994). Educational imagination: on the design and evaluation of school programs. NY: Macmillan publishing Company.
Entwistle, N. (2002). Research-Based University Teaching: What is It and Could There be an Agreed Basis for It?.  The Psychology of Education Review, 26(2), 3-9.
Hashim, R. (1999). Islamization of the curriculum. American Journal of Islamic Social Sciences. 16 (2): 27 – 42.
Hussien, S. (2006). Towards the Islamisation of Critical Pedagogy: a Malaysian Case Study. Doctoral dissertation, University of Sheffield.
Mak, C and Musharraf, H. (2005). Islamisation of the National Curriculum. Muslim Education Quarterly, Vol. 22. 3 & 4 2005, pp. 4 – 17.
Oladosu. A. G. A. S. (2012). Islamization of the Curriculum process. Seminar on Islamization of Knowledge in the South-West Nigeria. University of Lagos.
Sulaiman, H. (2014). Values-Based Curriculum Model: A Practical Appli-cation of Integrated ‘Maqasid Al-Sharia' for Wholeness Development of Mankind. Procedia - Social and Behavioral Sciences. 477 – 484.
Yaacob.S. (2008). The concept of an integrated islamic curriculum and its implication for contemporary islamic schools. International Conference on Islamic Solidarity.Islamic Republic of Iran.
Zais, R. (1976). Curriculum:principles and foundations. New York:Crowell