پایه ششم ابتدایی بر اساس تغییر در ساختار نظام آموزش مدرسهای ایجاد شده است. موفقیت تغییر در برنامه درسی و تحولات آموزشی به عوامل متعددی وابسته است. در این میان معلمان به عنوان یکی از عوامل، نقش اساسی بر عهده دارند. این مطالعه به دنبال فهم تجارب معلمان پایه ششم در اولین سال تدریس بوده است، رویکرد تحقیق کیفی و روش آن پدیدارشناسی بوده است. در این راستا دادههای مورد نیاز با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته از 11 معلم پایه ششم جمع آوری گردید. نمونه گیری بر اساس هدف انجام و تا اشباع دادهها ادامه یافت. برای اطمینان از صحت یافته ها، آنها را با مدارک و شواهد دیگر (سه سوسازی) و ارجاع مجدد دادههای تحلیل شده به مصاحبه شونده، مورد آزمون مجدد قرار گرفت. در تحلیل دادهها براساس روش اسمیت، چهار مقوله شامل: 1) دانش نظری و عملی معلم 2) نگرانیهای معلم 3) نارساییهای برنامه و 4) جذابیتهای تغییر، به دست آمد. معانی استخراج شده از تجربه معلمان نشان داد که آنها خواستار حضور در فرایند تدوین برنامه بودند، هرچند، اهداف و روشهای برنامه درسی را با عملکرد قبلی خود در تعارض میدیدند. معلمان نگران عدم تناسب محتوا با زمان و از هم گسیختگی میان تجربیات قبلی و جدید دانشآموزان به دلیل فقدان عنصر پیوستگی در تغییر بودند. آموزشهای نا کافی، حجم محتوای زیاد، عدم توازن زمان با اهداف، کیفیت و کمیت منابع و وسایل آموزشی ناکافی نارساییهایی ملموس برای اجرای برنامه درسی به همراه داشتهاند. علیرغم همه این معضلات تغییر جذابیتهایی داشته که معلمان آنها را در روش تدریس و موضوعات میدیدند.