per
انجمن مطالعات برنامه درسی ایران
مطالعات برنامه درسی
1735-4986
1735-4981
2016-08-22
11
41
1
22
60636
چیستی پژوهش تاریخی در مطالعات برنامه درسی از یک موضع پستمدرن
Historical research in curriculum Studies: from a postmodernism position
فهیمه گندمی
1
دانشجوی دکتری برنامه ریزی درسی دانشگاه تربیت مدرس
تغییر نگاه به دانش، اصلیترین پیامد گفتمان پستمدرن است. ضرورتاً پژوهش تربیتی نیز که سروکار آن با دانش و چگونگی دستیابی به آن میباشد تحت تأثیر این تغییر قرار گرفته است. یکی از قلمروهای بنیادین حوزه مطالعات برنامه درسی، قلمرو تاریخی آن است، لذا تحقیق و پژوهش در آن بهعنوان یک تکلیف در برابر دانش پژوهان این حوزه خودنمایی میکند. حال سؤال این است که پژوهشها در حوزه تاریخ مطالعات برنامه درسی بر اساس کدام بنیاد فلسفی یا بهطور دقیقتر متأثر از چه نوع نگاهی به دانش انجام گرفته است. بررسی پیشینه و پژوهشهای برخوردار از صبغه تاریخی در این حوزه مؤید آن است که تصویر موجود از پژوهش تاریخی تحتالشعاع نگاه مدرن یا دیدگاه اثباتگرایانه به دانش قرار گرفته است لذا از این جهت تصویری نابسنده است. نگارنده در این مقاله که نوعی پژوهش فلسفی است با استفاده از رویکرد شکلگیری مفهوم به ارائه تفسیری از پژوهش تاریخی در حوزه مطالعات برنامه درسی متناسب با گفتمان پستمدرن میپردازد. در این تصویر، پژوهش تاریخی بهعنوان روایتی توصیف میشود که در کنار دیگر روایتها از پدیدهای خاص و بهوسیله سبک گفتمانی ویژه با محوریت استعارهها بهعنوان موجودیتهای معنادار، به تفسیر و تبیین وقایع گذشته پرداخته و درنتیجه فهم جدیدی از آن را فراهم میسازد.
https://www.jcsicsa.ir/article_60636_4c9e740c92a27e1a5ebe888e91d1273f.pdf
پژوهش تاریخی
روایت تاریخی
گفتمان پستمدرن
نگاه هنرمندانه و علمی
per
انجمن مطالعات برنامه درسی ایران
مطالعات برنامه درسی
1735-4986
1735-4981
2016-08-22
11
41
23
64
60637
بررسی تطبیقی نظام برنامه درسی مبتنی بر شایستگی ها در برنامه تربیت معلم دوره ابتدایی کشورهای مالزی، هندوستان و ایران
A comparative study on the teacher education curriculums at the elementary levels based on the competency-based approach in Malaysia, India and Iran
منصوره مهدوی هزاوه
1
حسن ملکی
malaki_cu@yahoo.com
2
محمود مهرمحمدی
3
عباس عباس پور
4
دانش آموخته دانشگاه علامه طباطبائی
استاد دانشگاه علامه طباطبایی
رئیس دانشگاه فرهنگیان و استاد دانشگاه تربیت مدرس
دانشیار دانشگاه علامه طباطبائی
با توجه به سند تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش، دانشگاه فرهنگیان از سال 1393 به بازمهندسی سیاستها و بازتنظیم اصول حاکم بر برنامه درسی تربیت معلم با رویکرد شایستگی محور پرداخته است. هدف از تحقیق حاضر مطالعه تطبیقی برنامههای درسی تربیت معلم دوره ابتدایی با رویکرد شایستگی محور کشورهای مالزی، هندوستان و مقایسه آن با ایران است، تا بتوان با نگرشی جامع و با در نظر گرفتن چالشها و تجربههای این دو کشور در این زمینه بهره گرفت. نتایج این مطالعه نشان میدهد که مفهوم شایستگیهای معلمی با توجه به زمینه و بافت فرهنگی، مسائل خاص هر کشور و نگاه سیاستگذاران و برنامه ریزان، دستخوش تغییر است و مهمترین مسائلی که کشورهای مالزی و هند با آن روبرو هستند چگونگی سنجش شایستگیهای یکپارچه حرفهای معلمی و مقاومت معلمان در برابر پذیرش اصلاحات است.
https://www.jcsicsa.ir/article_60637_32a239048ed391ec3df00849c2e0e3e6.pdf
مطالعه تطبیقی
تربیت معلم
رویکرد شایستگی محور
حرفه معلمی
per
انجمن مطالعات برنامه درسی ایران
مطالعات برنامه درسی
1735-4986
1735-4981
2016-08-22
11
41
65
98
60638
ارزیابی برنامه درسی ملی تدوین شده جمهوری اسلامی ایران بر اساس ملاکهای برگرفته از دانش نظری حوزه مطالعات برنامه درسی
Assessing the Islamic Republic of Iran’s National Curriculum on the base of criteria derived from theoretical foundation of the curriculum field
نادر سلسبیلی
1
دانشیار، عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش
در این مقاله کوشش بر آن بوده است تا تحلیل و ارزیابی نقادانه برنامه درسی ملی تدوین شده جمهوری اسلامی ایران با توجه به ملاکهای برگرفته از دانش نظری حوزه مطالعات برنامه درسی با تأکید بر مباحث دیدگاههای برنامه درسی و برنامه درسی ملی، بهمنظور شناخت تفاوتها، انحرافها و کاستیهای سند برنامه درسی ملی تدوین شده انجام پذیرد و توصیههایی جهت بازنگری آن حاصل اید. پژوهش از نظر ماهوی در گروه «پژوهش ارزشیابی» قرار میگیرد و از نظر نوعِ پژوهش، «کاربردی» محسوب میگردد. بررسی و ارزیابی انجام شده با توجه به ملاکهای مورد نظر پژوهش در قالب شش مؤلفه تشکیل دهنده 1- هدفها و دیگر عناصر اصلی برنامه درسی، 2- برداشتها و مفهوم سازیها از برنامه درسی ملی، 3- الزاماتِ قبلی، زمینهسازیها، شرایط پذیرش، 4- ویژگیهای ساختاری و اجرایی، 5- توجه به برنامهریزی درسی مبتنی بر مدرسه و روندهای نوآورانه و 6- توجه به حوزه دیدگاههای برنامه درسی صورت گرفته است و به دو سؤال ویژه در نظر گرفته شده پژوهش پاسخ داده شده است.
https://www.jcsicsa.ir/article_60638_b49f547ec11579a0341b31a5614c0589.pdf
سند برنامه درسی ملی تدوین شده جمهوری اسلامی
دیدگاههای برنامه درسی
مطالعات برنامه درسی
ملاکهای ارزیابی برنامه درسی ملی
per
انجمن مطالعات برنامه درسی ایران
مطالعات برنامه درسی
1735-4986
1735-4981
2016-08-22
11
41
99
128
60639
بررسی تطبیقی برنامه درسی آموزش انشا در دوره متوسطه آلمان و ایران
A Comparative review of the curriculum of teaching essay-writing in the secondary education systems of Germany and Iran
حسین قاسم پور
1
استادیار سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی
امروزه در اغلب نظامهای برنامهریزی درسی جهان، مقوله آموزش انشانویسی از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف این مقاله، شناسایی، توصیف و مقایسه عناصر و مؤلفههای آموزش انشانویسی در برنامه درسی زبانآموزی آلمان و ایران است. روش تحقیق تحلیلی استنادی بوده و اطلاعات بر اساس مراحل تطبیق جرج بردی جمعآوری و طبقهبندیشده است. نتیجه مطالعه نشان میدهد که آموزش انشا در آلمان هم در برنامه درسی زبان آلمانی و هم در سایر برنامههای درسی مانند مطالعات اجتماعی، زیست، ریاضی، علوم، هنر و مهارتهای زندگی بهصورت یک مهارت تلفیقی ارائه میشود در حالی که در ایران مهارت انشا تنها در برنامه درسی زبان فارسی بهصورت تفکیکی درون رشتهای و بدون ارتیاط با سایر برنامههای درسی آموزش داده میشود. همچنین، در آلمان بر خلاف ایران آموزش انشا برای معلمان و دانشآموزان و حتی اولیا یک ضرورت آموزشی محسوب میشود و تسلط بر مهارت انشا و نویسندگی دارای منزلت فرهنگی، اجتماعی و شغلی است و هدف اصلی معلمان آلمانی، بها دادن به توانمندی دانشآموزان در تولید متن و بهکارگیری آن در زندگی میباشد و در درس انشا نمره مستقلی در کارنامه ثبت نمیشود.
https://www.jcsicsa.ir/article_60639_8b2b75a7b1d22a8e84f6359d3cad6d74.pdf
برنامه درسی
آموزش انشانویسی
زبان آلمانی
زبان فارسی
تلفیق
دوره متوسطه
per
انجمن مطالعات برنامه درسی ایران
مطالعات برنامه درسی
1735-4986
1735-4981
2016-08-22
11
41
129
152
60640
رابطه سبکهای تفکر با راهبردهای یادگیری دانشآموزان دختر پایه دوم متوسطه، رشته ریاضی
The relationship between thinking styles and learning strategies of second-grade high school female students in mathematics
علیرضا عصاره
1
معصومه فرهوش
2
دانشیارمطالعات برنامه درسی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی
دانشجوی دکتری تخصصی رشته برنامهریزی درسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران
در این مقاله رابطه بین سبکهای تفکر قانونگذار، اجرایی و قضاوتگر با راهبردهای یادگیری مطالعه شده است. بدین منظور 267 نفر از دانشآموزان دختر پایه دوم رشته ریاضی و فیزیک منطقه چهار آموزش و پرورش شهر تهران مشارکت داشتند که به روش تصادفی خوشهای چندمرحلهای، انتخاب و مورد آزمون قرار گرفتند. برای سنجش سبکهای تفکر از پرسشنامه سبکهای تفکر استرنبرگ- واگنر (1997) و برای سنجش راهبردهای یادگیری از پرسشنامه راهبردهای یادگیری وین اشتاین و مایر (1998) استفاده شد. تحلیل دادهها نشان داد که سبک تفکر قانونگذار با راهبردهای یادگیری انگیزش و نگرش، سبک تفکر قضاوتگر با راهبردهای تمرکز، مدیریت زمان، خودآزمایی و انگیزش و سبک تفکر اجرایی با راهبردهای انتخاب ایده اصلی، پردازش اطلاعات، مدیریت زمان، خودآزمایی، راهبردهای آزمون و انگیزش، همبستگی مثبت داشت. در مقابل، سبک تفکر قضاوتگر با اضطراب، رابطه منفی نشان داد. تحلیل رگرسیون نشان داد که در تمام موارد دارای رابطه مثبت، قابلیت پیشبینی نیز وجود دارد. در این میان، راهبرد راهنمای مطالعه با هیچیک از سبکهای تفکر، رابطه معناداری نداشت.
https://www.jcsicsa.ir/article_60640_d6a470627b76e77e76ba64fc800aadc8.pdf
سبک تفکر
راهبرد یادگیری و تدریس کلاس درس
دانشآموز دختر
per
انجمن مطالعات برنامه درسی ایران
مطالعات برنامه درسی
1735-4986
1735-4981
2016-08-22
11
41
153
174
60641
ارائه مدلی جهت ارزیابی عوامل مؤثر بر توسعه تدریس کامیاب ادراک شده (مورد مطالعه؛ دبیران مدارس متوسطه شهر اصفهان)
Presenting a Model for Evaluating the Factors Influencing on Perceived Successful Teaching (Case Study; High School's teacher of Esfahan City)
اصغر سلطانی
1
فرهاد شفیع پور مطلق
2
دانش آموخته کارشناسی ارشد رشته برنامه ریزی درسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد میمه، میمه، ایران
استادیار گروه مدیریت آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد محلات، محلات، ایران
هدف این مقاله ارائه مدل توسعه تدریس کامیاب ادراک شده است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری این پژوهش را کلیه دبیرانمدارس متوسطه شهر اصفهان در سال تحصیلی 94-1393 (3476 نفر) تشکیل دادهاند. روش نمونهگیری، خوشهای چندمرحلهای بود که نهایتاً تعداد 380 نفر از دبیران دوره متوسطه شهر اصفهان بهطور تصادفی برای تحقیق انتخاب شدند. ابزار پژوهش سه پرسشنامه: 1-پرسشنامه عوامل چهارگانه اثرگذار (تدریس حرفهای، اخلاق آموزشی، همکاری گروهی و یادگیری تسلط یاب) بر تدریس کامیاب ادراک شده (93/0=α ) 2- پرسشنامه درگیری تحصیلی (87/0=α ) و 3- پرسشنامه توسعه تدریس کامیاب ادراک شده (94/0=α ) است. بهطورکلی نتایج نشان داد، بهرهگیری از عوامل چهارگانه (تدریس حرفهای، اخلاق آموزشی، همکاری گروهی و یادگیری تسلط یاب)، بر توسعه تدریس کامیاب ادراک شده به میزان قابل توجهی اثرگذار بوده است. کمترین ضریب تأثیر غیرمستقیم برای مؤلفه طراحی تدریس (089/0) و بیشترین ضریب تأثیر غیرمستقیم برای مؤلفه ارزشیابی تدریس (139/0)، بدست آمد.
https://www.jcsicsa.ir/article_60641_b20a131421595a6bcadadc3b35d2c57d.pdf
تدریس حرفهای
اخلاق آموزشی
همکاری گروهی
یادگیری تسلط یاب
تدریس کامیاب