@article { author = {h, Z and M, N}, title = {Development History of ‘Critical Mathematics Education’ and the Key Curricular Elements}, journal = {Journal of Curriculum Studies}, volume = {10}, number = {39}, pages = {7-48}, year = {2016}, publisher = {Iranian Curriculum Studies Association (icsa)}, issn = {1735-4986}, eissn = {1735-4981}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {تاریخ تحولات «آموزش ریاضیات انتقادی» و عناصر اصلی برنامه‌درسی آن}, abstract_fa = {مقالۀ حاضر به تحلیل مفهوم آموزش ریاضیات انتقادی می‌پردازد، دیدگاه‌های نظریه‌پرداران برجستۀ آن را معرفی و عناصر اصلی برنامه‌درسی را در آن شناسایی و تحلیل می‌کند. در این مقاله پس از ارائۀ گزارشی کوتاه از تاریخچۀ آموزش ریاضیات انتقادی، مفاهیم کلیدی آن از جمله «ریاضیات» و «یادگیری» تعریف و دیدگاه‌ها و آرای فلسفی و آموزشی سه نظریه‌پرداز برجسته در این حوزه که عبارتند از اسکوزموزه، گاتستاین و فرنکنستاین ارائه می‌شود. سپس برخی از عناصر برنامه‌درسی در آموزش ریاضیات انتقادی از جمله اهداف و نقش معلم و دانش‌آموز به اختصار و محتوا و روش‌های آموزش به تفصیل تحلیل می‌شود. برای این تحلیل، داده‌های لازم از آثار نظریه‌پردازان این حوزه استخراج و به روش استنتاجی تجزیه و تحلیل می‌شود. در آموزش ریاضیات انتقادی، دانش‌آموزان فعالانه در طرح و حل مسائلی مشارکت می‌کنند که برای خود و جامعه‌شان مسئله‌برانگیز است. بنابراین در آموزش ریاضیات انتقادی تلاش بر این است تا در کنار آموزش مفاهیم اساسی ریاضیات، دانش‌آموزان با مسائل محیط پیرامونشان آشنا شده، نقادانه دربارۀ آنها به بحث و گفت‌وشنود بنشینند و آگاهانه برای حل آنها اقدام کنند.}, keywords_fa = {آموزش ریاضیات انتقادی,آموزش و پرورش انتقادی,اسکوزموزه,گاتستاین,فرنکنستاین}, url = {https://www.jcsicsa.ir/article_60728.html}, eprint = {https://www.jcsicsa.ir/article_60728_517330c84b6d51f0200caaf67af21a38.pdf} } @article { author = {G, H and M, H and b, S and A, r}, title = {Reconsideration of Aesthetic and Artistic Elements for Curriculum in Written Resources and Expert's Viewpoints}, journal = {Journal of Curriculum Studies}, volume = {10}, number = {39}, pages = {49-70}, year = {2016}, publisher = {Iranian Curriculum Studies Association (icsa)}, issn = {1735-4986}, eissn = {1735-4981}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {بازشناسی مؤلفه‌های زیبایی‌شناسی و هنر برای برنامه درسی از منظر منابع مکتوب و دیدگاه صاحب‌نظران}, abstract_fa = {پژوهش حاضر، زیبایی‌شناسی و هنر را به‌عنوان یک پارادایم و چشم انداز برنامه درسی بررسی نموده است تا مؤلفه‌ها و آموزه‌هایی که پارادایم مذکور می‌تواند برای یک برنامه درسی داشته باشد را ارائه کند. بدین منظور ابتدا منابع مکتوب دو رشته مطالعات برنامه درسی و هنر که با روش نمونه‌گیری زنجیره‌ای بدست آمده بودند مطالعه و سپس دیدگاه صاحب‌نظران دو رشته مذکور که با نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شده بودند بررسی شد. روش تحقیق حاضر از نوع رویکرد آمیخته بود که از روش مطالعه کتابخانه‌ای و مصاحبه برای داده‌های کیفی و از روش پیمایشی و پرسشنامه برای داده­های کمی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده‌های کیفی از تحلیل تفسیر و استنباط و جهت داده‌های کمی از آمار توصیفی و در برآورد روایی و پایایی ابزار از روایی محتوایی و آلفای کرونباخ بهره گرفته شد. نتایج نشان داد زیبایی‌شناسی و هنر می‌توانند برای برنامه درسی و عناصر آن مؤلفه‌هایی ارائه نماید که در این پژوهش 73 مؤلفه به دست آمد و همه آن‌ها در بررسی مجدد بر اساس دیدگاه صاحب‌نظران از منظر صبغه هنری و زیبایی‌شناسی داشتن، مناسب تشخیص داده شدند. کلیدواژه‌ها: برنامه درسی، زیبایی‌شناسی، هنر، مؤلفه}, keywords_fa = {برنامه درسی,زیبایی‌شناسی,هنر,مؤلفه}, url = {https://www.jcsicsa.ir/article_60743.html}, eprint = {https://www.jcsicsa.ir/article_60743_06a8858fa4e80b51bf18c6e8d3243d37.pdf} } @article { author = {A, J and S, A}, title = {Designing and Validating Multicultural Curriculum Model in Iran Public Educational}, journal = {Journal of Curriculum Studies}, volume = {10}, number = {39}, pages = {71-108}, year = {2016}, publisher = {Iranian Curriculum Studies Association (icsa)}, issn = {1735-4986}, eissn = {1735-4981}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {طراحی و اعتباربخشی الگوی برنامه درسی چندفرهنگی برای دوره تعلیم و تربیت عمومی در ایران}, abstract_fa = {هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتباربخشی ویژگی‌های الگوی مطلوب برنامه درسی چند فرهنگی در دوره ابتدایی (تعلیم و تربیت عمومی) در ایران است. برای این منظور، با توجه به نوع نگاه آیزنر به ماهیت برنامه درسی به‌عنوان فرایندی پویا، دیالکتیکی و غیرخطی، از دیدگاه ایشان برای تبیین و طراحی ابعاد برنامه‌ریزی درسی استفاده شده است. روش پژوهش حاضر، روش ترکیبی (کمی و کیفی) است به‌گونه‌ای که تلاش شده است با اتخاذ رویکرد نظام­مند در حوزه طراحی برنامه‌های درسی و با استفاده از منابع و اسناد معتبر ملی و بین‌المللی الگوی مطلوب تدوین شود. ازجمله ویژگی­های این الگو می‌توان به بومی بودن، توجه به ویژگی­های مخاطبان، علمی بودن، سادگی، بدیع بودن، نگاه تربیتی، و رویکرد فعال در آموزش و یادگیری اشاره کرد. به‌منظور اعتباربخشی الگوی پیشنهادی از نظرات بیست نفر از متخصصان حوزه آموزش چند فرهنگی استفاده شد که این افراد، الگوی مطلوب را در حد بالایی تأیید نمودند. البته به کارگیری این الگو مستلزم توجه به مواردی است که از آن جمله می‌توان به داشتن یک نگرش سیستمی به آموزش چند فرهنگی، تربیت معلمان و توجه به مسائل ساختاری و سازمانی اشاره کرد. کلیدواژه­ها: برنامه درسی چند فرهنگی، الگوی مطلوب، اعتباربخشی، دوره عمومی}, keywords_fa = {برنامه درسی چند فرهنگی,الگوی مطلوب,اعتباربخشی,دوره عمومی}, url = {https://www.jcsicsa.ir/article_60744.html}, eprint = {https://www.jcsicsa.ir/article_60744_0ccc8ab4c0c6a21b41ce14047bb597bc.pdf} } @article { author = {S, N and J, Z}, title = {The Philosophical Foundations underlying Curriculum for Job and Survival and an Investigation of the Philosophical Fitness: Challenges and Perspectives}, journal = {Journal of Curriculum Studies}, volume = {10}, number = {39}, pages = {109-132}, year = {2016}, publisher = {Iranian Curriculum Studies Association (icsa)}, issn = {1735-4986}, eissn = {1735-4981}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {The Philosophical Foundations underlying Curriculum for Job and Survival and an Investigation of the Philosophical Fitness: Challenges and Perspectives}, title_fa = {مبانی فلسفی زیرساز فرهنگ برنامه درسی تربیت برای کار و بقا و ارزیابی سازواری فلسفی آن: چالش‌ها و افق‌ها}, abstract_fa = {با اهمیت یافتن مسائل اقتصادی در حیات ملت‌ها، تربیت حرفه‌ای نیز به‌عنوان یکی از مسائل تعلیم و تربیت تلقی گردید. از سوی دیگر، دیدگاه‌های برنامه درسی چنانچه بر مجموعه‌ای مغشوش از نظرات فلسفی روییده باشند، دیر یا زود، دچار اضمحلال خواهند شد و این عدم انسجام به صورت رخنه‌ای در دیدگاه، به تدریج وسعت خواهد یافت و از عدم انسجام نظری به نوعی ناکارآمدی و اغتشاش عملی نیز منجر خواهد شد. این مقاله نخست با روش تحلیل مضمون، به استخراج مضامین اصلی فرهنگ برنامه درسی حرفه‌ای می‌پردازد و سپس با تحلیل فرا رونده‌ی این مضامین، ردپای سه مکتب پراگماتیسم، ساختارگرایی و نظریه انتقادی به‌عنوان پشتوانه‌های فلسفی این فرهنگ آشکار می‌سازد. در نهایت سازواری و انسجام فلسفی مکاتب پشتیبان فرهنگ برنامه درسی با روش پژوهش ترکیبی مورد بررسی قرار گرفت. در این فرهنگ، ترکیب پراگماتیسم و ساختارگرایی خواستار ثبات است درحالی که ترکیب پراگماتیسم و نظریه انتقادی، تحول و تغییر را می‌طلبد. همچنین دو ویراست از پراگماتیسم در این ترکیب به ظهور می‌رسد که یکی برای فرد و دیگری برای جمع، اصالت قائل است. در نهایت با ترکیب سازوار این نظریه‌ها، سه ویراست معتبر فلسفی افقی جدید پیش روی این فرهنگ فرا می‌نهد. ویراست حرفه گرایی تحول‌خواه، حرفه گرایی محافظه‌کار و حرفه گرایی فرد گرا، گونه‌هایی از این فرهنگ‌اند که هر یک در درون مبانی فلسفی خویش، دارای سا زواری‌اند و می‌توانند بدیل‌های فرهنگ ناسازوار کنونی به شمار روند.}, keywords_fa = {سازواری فلسفی,فرهنگ برنامه درسی,تربیت حرفه‌ای,پراگماتیسم,ساختارگرایی,نظریه انتقادی}, url = {https://www.jcsicsa.ir/article_60745.html}, eprint = {https://www.jcsicsa.ir/article_60745_42df35f9881cea04130dc86bf8ac033b.pdf} } @article { author = {S, r and K, A and M, S and P, M}, title = {Designing of Art Curriculum Model in Public Education (Elementary & Junior School)}, journal = {Journal of Curriculum Studies}, volume = {10}, number = {39}, pages = {133-154}, year = {2016}, publisher = {Iranian Curriculum Studies Association (icsa)}, issn = {1735-4986}, eissn = {1735-4981}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {طراحی الگوی برنامه درسی هنر آموزش‌های عمومی (ابتدایی و متوسطه اول)}, abstract_fa = {امروزه آموزش هنر یکی از دغدغه‌های ملی و جهانی نظام‌های آموزشی است. در این راستا، هدف اصلی مقاله، طراحی الگوی برنامه درسی هنر آموزش‌های عمومی (دوره ابتدایی و متوسطه اول) به منظور ایجاد یک چارچوب مفهومی در جهت اندیشیدن بیشتر پیرامون مؤلفه‌های مرتبط با آموزش هنر بود تا مورد استفاده تولیدکنندگان برنامه درسی قرار گیرد. در این پژوهش، با استفاده از روش تحلیلی به سؤالات مرتبط پاسخ داده شد. به منظور طراحی الگو، بر اساس یک قیاس عملی، هدف غایی، درک معنا به‌عنوان مقدمه اول در نظر گرفته شد. در مقدمه دوم نیز اهداف عام و رویکردهای آموزش هنر قرار گرفتند. اهداف عام شامل: ابراز خود، درگیر شدن در جامعه، فهم جهان، مهارت‌های ارتباطی، اخلاق حسته و پرورش عواطف و رویکردهای تأثیرگذار در این الگو شامل: رویکرد اسلامی، دیسیپلین محور، دریافت احساس و معنا، رویکرد تلفیقی و چشم بصیرمی باشند. نتیجه این قیاس، شامل: اصول مغایر نبودن برنامه‌ها با هنر اسلامی، دیسیپلین مداری، تلفیق انگاری، توجه به ویژگی‌های تحولی، واکاوی معنا، جهت‌گیری به‌سوی ادراک فرم، پرورش خلاقیت و تخیل و اصل ارتباط و کاربرد هنر به‌عنوان گزاره‌های تجویزی مشخص شدند. در ذیل هر اصل ارتباط آن‌ها با مبانی، رویکرد یا رویکردها تعیین گردید و همچنین ویژگی‌ها و روش‌های دستیابی به هر اصل بیان گردید. طراحی الگوی جامع آموزش هنر جهت بهبود و ارتقاء تربیت هنری در نظام آموزشی نیز پیشنهاد گردید.}, keywords_fa = {آموزش هنر,چارچوب مفهومی,دوره ابتدایی,دوره متوسطه,رویکردها}, url = {https://www.jcsicsa.ir/article_60746.html}, eprint = {https://www.jcsicsa.ir/article_60746_f496eb67b6c9ff00e9c551a4b93f18e9.pdf} } @article { author = {Kh, M and M, h}, title = {The Interactive Relationship between Society and School in the High School Curriculum}, journal = {Journal of Curriculum Studies}, volume = {10}, number = {39}, pages = {155-182}, year = {2016}, publisher = {Iranian Curriculum Studies Association (icsa)}, issn = {1735-4986}, eissn = {1735-4981}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {بررسی رابطه تعاملی جامعه و مدرسه در برنامه درسی دوره متوسطه}, abstract_fa = {: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه تعاملی جامعه و مدرسه در برنامه درسی دوره متوسطه از دیدگاه صاحب­نظران و تجارب بین­الملل صورت گرفته است. پژوهش از حیث روش کیفی، بر مبنای هدف تبیینی و از لحاظ ماهیت از نوع بنیادی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه اساتید دانشگاه­های علامه طباطبایی، شهید بهشتی، تهران، تربیت­معلم و شهید­ رجایی تشکیل دادند که بنا بر هدف پژوهش به روش نمونه­گیری گلوله ­برفی، با چهارده نفر از این اساتید، مصاحبه نیمه ساختار یافته صورت گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده­ها از روش نظریه زمینه­ای استفاده شده است. در پژوهش حاضر از داده­های حاصل از مصاحبه برای هفت سؤال پژوهش یازده مقوله به دست آمد که این مقوله­ها برای پاسخ به هر سؤال به تفکیک مشخص شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تدوین منسجم مبانی اجتماعی برنامه درسی دوره متوسطه با توجه به مبانی جامعه بومی و بین­المللی، نیاز اساسی جامعه امروز ما، برای کاربردی کردن علم و دانش و نزدیکی به واقعیت­های زندگی دانش­آموزان است. مفاهیم و مقوله­های مطرح شده در این پژوهش در هنگام تدوین برنامه درسی دوره متوسطه می­تواند راهگشای برنامه­ریزان درسی برای توجه هر چه بیشتر به شرایط جامعه کنونی ما در ارائه برنامه­ریزی­های واقع­بینانه باشد.}, keywords_fa = {برنامه درسی دوره متوسطه,مبانی اجتماعی,جامعه}, url = {https://www.jcsicsa.ir/article_60751.html}, eprint = {https://www.jcsicsa.ir/article_60751_daa2a8e4091ec2df95a8793e126deb33.pdf} }